چرا ما همیشه به فارل متوسل می شویم تا ما را خوشحال کنند؟ >>خواه از آن آگاه باشیم یا نه ، ما از موسیقی غم انگیز بیشتر از موسیقی شاد لذت می بریم. موسیقی غم انگیز ما را بیش از موسیقی شاد حرکت می دهد ، ما آن را زیبا تر می یابیم و اغلب بعد از گوش دادن به آن ، خودمان را بیشتر احساس می کنیم.
موسیقی نشانه وجود انسان است ، و به عنوان یک ابزار درمانی به طور گسترده ای پذیرفته شده است. خوددرمانی موسیقی درمانی منفعل کاملاً طبیعی است: ما در کنار انجام کارهای دیگر به موسیقی گوش می دهیم ، هدفون خود را فعال می کنیم تا به رنگ خاکستری اضافه کنیم یا در واقع "خود را از دست بده" در ورزشگاه.
اما در کنار موسیقی انگیزشی برای حرکت دادن ما ، اغلب اوقات موسیقی دلربایی تر هنگامی که می خواهیم خاموش کنیم ، چیزی را احساس کنیم یا حتی احساس بهتری پیدا کنیم ، به دست می آوریم. به نظر می رسد این کار خلاف واقع است اما شاید کاملاً قابل درک باشد. دنبال غم و اندوه در هنر پدیده جدیدی نیست.
کاتارسیس ، تجربه سریع احساسات منفی و نظافت سریع آن ، نظریه مشهور خود ارسطو است. فیلم ها و درام های تلویزیونی ما را به همان روشی خدمت می کنند که تئاتر غم انگیز به پیشینیان خدمت می کرد: ما با قهرمان (یا ضد قهرمان) سفر می کنیم و با بهره برداری های آنها پیوند برقرار می کنیم. موسیقی به وضوح ابزاری پیچیده تر است ، که برای رنگ آمیزی بوم فیلم استفاده می شود. "آخرامان" را بدون "آداگیو برای رشته ها" یا "گلادیاتور" بدون هانس زیمر ساموئل باربر در نظر بگیرید.
توانایی موسیقی در ارائه سرمازدگی چیزی است که همه ما از آن کاملاً آگاه هستیم اما غیرقابل کنترل است و اغلب در لحظات کاملاً غیر منتظره اتفاق می افتد. دانشمندان علوم اعصاب نشان داده اند که همان قسمت از مغز مربوط به عمل و پاداش است و یک واکنش دوپامین همراه با لذت ایجاد می شود. ما هر بار توسط همان آهنگ موسیقی منتقل می شویم زیرا آخرین بار لذت می برد ، شاید به خاطر یک حافظه خاص - آگاهانه یا ناخودآگاه - یا شاید به دلیل یک انتقال جزئی جزئی به بزرگ: اخیراً تماشای دانکرک ، غیر منتظره. کار مجدد "تنوع انیگما" الگار باعث افزایش احساس سرخوشی در صحنه مهم شد. تصاویر هیجان انگیز بدیهی است که نقش مهمی را بازی کرده اند ، اما همچنین یک خاطره خطرناک از گوش دادن به قطعه با پدربزرگ جانباز من در بازیکن ضبط شده خود را دهه ها قبل به همراه داشته است.
ما می توانیم برای رفع مشکل گلوتون شویم. یکی از هم اتاقی های خوش ذوق دانشگاه ، با تکرار بی پایان به موسیقی بسیار غم انگیز گوش می دهد: "بدون تو" نیلسون به طور مرتب (و با صدای بلند) پخش می شد ، همه ما را به وضوح تصویر می کرد که زندگی بدون او چه می تواند باشد.
اما موسیقی ساز ، بدیهی است که انحصار غم انگیز را ندارد. آلبوم نخستین نسخه موفقیت آمیز Bon Iver در سال 2008 با نام "For Emma، Forever Ago" بسیار جالب و غریب است ، غم انگیز ، اما بسیار حیاتی ، این بود و در حال افزایش است.
و ما اغلب موسیقی غم انگیز زیبا تر از موسیقی شاد می بینیم. تا حدودی از این اتفاق به دلیل این واقعیت است که موسیقی غم انگیز اغلب به آنچه ما را خوشحال می کند- یا eudemonic - مربوط به موسیقی شاد است ، مربوط می شود. اگرچه جاستین ورن در مورد یک فاجعه ویرانگر که عمدتاً در یک کابین از راه دور چوب ضبط شده است ، موسیقی دل را با هم باز کرد ، تقریباً تجلیل کننده است.
موسیقی غم انگیز مطمئناً هیچ نگرانی برای همه بیماریهای روحی این عصر پارادوکسیک نیست - در عین حال ناامید از یافتن راه هایی برای بیان ، اما به طور فزاینده ای توانایی مدیریت احساسات را دارد - اما این فرصت را برای تجربه و اعتبار سنجی احساسات فراهم می کند ، و مجبور می شود تا پل ها را نیز مجبور کند. می گذرد.
بار دیگر ، "پاسخ: پشته" ، آهنگ آخر در "برای اما ، برای همیشه لطفا برای" ، یک مثال خوب است ، دوستی کردن یک ملودی ساده و عمدتا عمده با مضامین متن ترسناک افسردگی ، شانس های از دست رفته و عشق از دست رفته. از شنونده دعوت می شود تا با غم و اندوه درگیر شود و با این کار ارتباط برقرار شود ، مشترکات تجرب human بشری را شاهد می شویم و احساس وجود ما را تأیید می کند.
روانشناسان فواید عاطفی بیشتر موسیقی غم انگیز را با اشعار بررسی کرده اند: ما در هنگام گوش دادن به موسیقی غم انگیز در مورد احساسات خود می آموزیم و به نوبه خود ، از اطمینان اطمینان می کنیم زیرا می دانیم که توانایی احساس کردن را داریم. علاوه بر این ، ما نوعی ارتباط با آهنگساز و شنوندگان دیگر را احساس می کنیم و می توانیم از پاسخ دادن به یک فرم هنری رضایت خاطر را جلب کنیم. و شاید جالب ترین ، ما با بدست آوردن دانشی که یک وضعیت احساسی می تواند و تنظیم شده باشد ، تصمیم گیری را تجربه می کنیم
حل و فصل یک احساس باعث تکرار کاتارزیس می شود اما وقتی تمرکز روی ماست ، آن را بیشتر می کنیم:
در چارچوب قطعه موسیقی ، ما آزادیم که با یک سوال وجودی و حتی مضامین منفی درگیر شویم ، اما در واقع در بحران فوری قرار نداریم و یا وماً یک محیط منفی نیستیم.
ما می توانیم 4 دقیقه بعد از آن طرف بیاییم و حتی به روشی بسیار باورنکردنی ، حس حل و فصل چیزی را تجربه کنیم و به طور بالقوه یک موقعیت بسیار حائز اهمیت تر داشته باشیم - به فراخوان "نگه داشتن" در فکر کنید. اوج "همه رنج می برد" REM. ما وقتی احساس تهدید نمی کنیم ، وقتی از شرایط فوری دور شده ایم و می توانیم با موقعیت های گذشته یا آینده یا ساختگی درگیر شویم ، از مزایای فوق بهره مند می شویم. ما می توانیم اجازه دهیم افکاری که بوجود می آیند ، حتی وارد خاطرات شوند
دانشمندان اسرار موسیقی پاپ را در ایجاد احساس خوب شما کشف می کنند
چرا گوش دادن به موسیقی باعث می شود احساس خوبی داشته باشید
در اینجا چرا گوش دادن به موسیقی غم انگیز بهتر می شود
چرا موسیقی غم انگیز ما را خوب می کند
چرا گوش دادن به موسیقی غم انگیز بهتر می شود
، ,موسیقی ,یک ,کنیم ,غم ,انگیز ,غم انگیز ,می کنیم ,موسیقی غم ,ما را ,می شود